برای بعضیها، دوچرخه سواری یک ورزش آخر هفته یا روشی برای سفرهای لذت بخش است. اما دوچرخه سواری میتواند تا حد زیادی جایگزین خودرو هم باشد. در این فصل به شکل کلی به دوچرخه سواری شهری خواهم پرداخت و در فصل بعد با تمرکز روی تهران، بحث را پیش خواهم برد. اما جازه بدهید اول به مهمترین نکته دوچرخه سواری شهری اشاره کنم:
رعایت قوانین در عین دوچرخه سواری دفاعی
دوچرخه وقتی در خیابان است باید تابع تمام قوانین خیابان باشد. ممکن است شما از قابلیتهای خاص دوچرخه استفاده کنید تا از کنار خیابانی یک طرفه حرکت کنید. ممکن است گاهی وارد پیاده رو شوید. ممکن است کوچه خلوتی را یکطرفه بروید و غیره و غیره اما لازم است این را بدانید که از نظر قانونی موظف به رعایت تمام قوانین خیابان هستید و هر موقع که این قوانین را زیرپا می گذارید، مقصر هستید و حداقل ماجرا این است که هیچ مزاحمتی برای دیگران نداشته باشید.
متاسفانه همزمان باید این را هم در خاطر داشته باشید که حتی اگر حق با شماست، بهتر است مواظب جانتان باشید و با ماشینها و بخصوص موتورها کل کل نکنید. اصطلاحی تحت عنوان دوچرخه سواری دفاعی را همیشه در خاطر داشته باشید: تصور کنید همه احمق هستند، قانون شکن هستند و هر کس ممکن است در هر لحظه کاری احمقانه یا اتفاقی کند. به عنوان مثال اینکه چراغ شما در چهار راه سبز است به این معنی نیست که می توانید با سرعت وارد چهار راه شوید چون ممکن است یک احمق فکر کند میتواند به خاطر خلوت بودن چهار راه با رد کردن چراغ قرمز وارد آن شود. یا مثلا باید مطمئن باشید که حدود یک متر با خودروهای پارک شده کنار خیابان فاصله دارید چون در هر لحظه ممکن است در یکی از این خودروها باز شود که عملا خطرناکترین دشمن جان دوچرخه سوارها است.
بهتر است حین دوچرخه سواری این کارها را نکنید: - استفاده از هر گونه هدفون، چون باعث می شود صدای اطراف را کمتر بشنوید - نگاه به اطراف چون باعث می شود چالههای روبرو و خطرات را نبینید - اعتماد به عقل و شعور دیگران چون حتی اگر یک مورد اشتباه کنید، صدمه ای جدی خواهید دید - کل کل با بقیه چون احتمالا بدنه خودرو آنها خط خواهد افتاد ولی شما خواهید مرد
و بهتر است حسابی مواظب این چیزها باشید: - خودروهای پارک شده چون اگر نزدیکشان باشید و در خودرو را باز کنند، تصادف بدی خواهید داشت - شبکه های فلزی روی خیابان چون اگر چرختان لای آنها فرو برود، سقوط خنده/گریه داری خواهید داشت - موتورها چون بعضی وقت ها غیرقابل پیش بینی هستند - زمین خیس، چرب و پر از چاله چوله یا حتی چیزهایی مثل شلنگ یا فرورفتگیها یا برجستگیهای طولی در خیابان چون چرختان به راحتی از آنها رد نخواهد شد
این بخش قرار است ترسناک باشد تا احتیاط شما را به حداکثر برساند ولی واقعیت این است که با درک کردن جریان ترافیک، هماهنگ شدن با آن سخت نیست. درست مثل اینکه من سعی کنم خطرات و شیوه رد شدن از یک خیابان شلوغ در تهران را به شما آموزش دهم و به متنی ترسناک برسم ولی برای هر کسی که در زندگی اش هزاران بار از این خیابانها رد شده، درک جریان حرکت خودروها، کار را بسیار راحت خواهد کرد.
لباس مناسب و مقابله با عرق
در دوچرخه سواری شهری، دو مشکل در لباس وجود دارد. اولی اینکه ممکن است بند لباس یا پاچه گشاد شلوار در اجزای دوچرخه گیر کند و دومی هم مشکلاتی مثل کثیف شدن یا عرق کردن لباس. مشکل اول از طریق بستن بندها یا فرو کردن پاچه راست شلوار در جوراب و موارد مشابه قابل حل است. مساله دوم اما کمی پیچیدهتر است. بر اساس نیاز، فصل و مسافت من گاهی در کیفم یک اسپری ضد عرق، مقداری دستمال کاغذی و یک تیشرت اضافه دارم و در موارد عرق حاد، به محض رسیدن به مقصد، به دستشویی می روم و با درآوردن تیشرت با کمی آب زیر بغل را میشورم و با دستمال کاملا خشک می کنم و بعد از کمی اسپری، تیشرت جدید را می پوشم. اگر شرایط فراهم باشد حتی پیش میآید که تیشرت قبلی را با آب می شورم و می گذارم خشک شود.
شاید دانستن این نکته کمک بزرگی باشد که عرق بد بو نیست. چیزی که بوی نامطبوع را ایجاد می کند، فعالیت باکتریهای روی پوست در محیط عرقناک است و تولید این بو روی بدن و لباس تمیز، تقریبا ۲ ساعت زمان میخواهد. در نتیجه خشک کردن بدن و تعویض تی شرت تا حد زیادی از بوی بد پیشگیری خواهد کرد.
نکته مهم دیگر، تفاوت بین اسپریها است. بعضی اسپریها از عرق کردن جلوگیری میکنند (که به آن ها Antiperspirant گفته میشود) و نوع دیگر، فقط با بوی عرق مبارزه میکنند که به آنها Deodorant میگوییم. استفاده از نوع اول در مواردی که لازم است جلوی عرق کردن را بگیریم (مثلا موقع رفتن به یک جلسه یا مهمانی) کمک خوبی است اما به شکل کلی استفاده زیاد از آن به دلایل پزشکی توصیه نمیشود.
در نهایت بحث مشکلات خاص حکومت ما هم مطرح است - بخصوص در مورد خانمها. گاهی کلاه دوچرخه سواری بیشتر از یک روسری مرسوم سر و موها را میپوشاند و گاهی هم کمتر. لازم است برای خودتان راه حلی موقت در این مورد پیدا کنید. شاید با گذاشتن کلاه و پیچیدن روسری دور گردن، یا پوشیند کلاه روی روسری یا برعکس یا هر روشی که می توانید با آن کنار بیایید.
مسیریابی مناسب با کمک تکنولوژی
پیدا کردن مسیر مناسب، یکی از مهمترین قدمها برای رسیدن از نقطه الف به نقطه ب است. گذشتن از اتوبانها منطقا باید ممنوع باشد و در عوض رد شدن از کوچهها معمولا کاری لذت بخش و آرام است. خیابانهای عریض و خلوت بسیار بهتر از خیابانهای شلوغ هستند و معمولا بعد از چند بار رفتن یک مسیر، شما مسیرهای بهتری کشف می کنید. اما اگر حالا به شما بگویند لازم است از میدان ولیعصر به فلکه اول صادقیه بروید چه؟ چگونه راه راه پیدا می کنید و چگونه تخمین میزنید که این مسیر چقدر طول میکشد؟
روش من استفاده از نقشه گوگل است. کافی است روی کامپیوتر مبداء و مقصد را مشخص کنید و بعد از پیدا شدن مسیر، روی «پیاده روی» کلیک کنید. متاسفانه گوگل هنوز در تهران مسیر پیشنهادی دوچرخه نمیدهد ولی مشکلی نیست، پیاده روی به اندازه کافی به دوچرخه سواری نزدیک است. تصویر زیر، مسیریابی میدان ولیعصر تا فلکه اول صادقیه است:
همانطور که میبینید کل سربالایی ای که باید بروید ۳۴ متر است که عملا مسطح حساب میشه و زمان پیاده روی تقریبا یکساعت و نیم طول می کشد. من با نصف کردن این زمان به یک تخمین بسیار بسیار گل و گشاد میرسم. معمولا یک سوم کردن تخمین دقیق تری است ولی من ترجیح می دم آرام بروم و خیلی زود برسم تا استرس رسیدن در زمان مناسب را داشته باشم. مسیر بالا ایده کلی را به من میدهد و در عمل با دیدن مسیر، سعی می کنم کوچه های خلوت و طولانی را انتخاب کنم و از رکاب زدن لذت ببرم.
تجهیزات
در زندگی مرسوم، ما چیزهایی مثل کیف و کوله و بار داریم. همینطور بارها پیش میآید که لازم میشود چند دقیقه کنار دوچرخهمان بایستیم یا به شب بخورم. برای یک دوچرخه سواری راحت، جک و باربند بسیار موثر هستند. حداقل برای من داشتن و نداشتن کوله تفاوتی جدی در تجربه دوچرخه سواری ایجاد میکند. خیلی از دوچرخه سوارهای حرفه ای از ظاهر جک و باربند خوششان نمیآید ولی به نظر من تجربه دوچرخه سواری شهری با این دو وسیله بسیار راحتتر است. چند باری سفت کردن بار با کمک یک کش روی باربند را تمرین کنید تا بتوانید به راحتی و محکمی، کوله یا کیفتان را به دوچرخه ببندید. داشتن یک جفت چراغ اضافه هم به شما این اطمینان را میدهد که همیشه نور امن داشته باشید و بنا به فصل، شاید یک بارانی دم دست هم کمک زیادی به شما بکند.
همیشه راه نجات هست
شهر پر از آدم است و پر از سرویس. با اپلیکیشنهای مختلف امکان گرفتن وانت در هر ساعتی و هر جایی وجود دارد و در صورت بروز هر گونه مشکلی با هزینه ای قابل قبول میتوانید خودتان و دوچرخه تان را به خانه برسانید. همچنین میتوانید یک بار با دوچرخه به سر کار بروید، دوچرخه را کنار میزتان بگذارید و سه روز بعد با دوچرخه برگردید. حواستان باشد که قرار نیست یکهو کل زندگی تان با دوچرخه بگذرد.
امنیت
در مورد امنیت خودتان در اولین بخش صحبت کردم؛ بخصوص بحث مهم دوچرخه سواری دفاعی. اما در دوچرخه سواری شهری باید به امنیت دوچرخهتان هم فکر کنید! تقریبا تمام قفل های دوچرخه قابل بریدن با یک انبر ساده هستند. دزدها با گذاشتن انبر در لای روزنامه، به سراغ دوچرخه میآیند، در یک حرکت ساده قفل را میبرند و روی دوچرخه می پرند و میروند. من شخصا همیشه دوچرخه را با خودم به جای امن می برم. به داخل جلسه، داخل شرکت، داخل خانه یا حداقل داخل پارکینگ و بعد بدنه و چرخ را با قفل به جایی مبندم. به این هم توجه کنید که بستن دائمی دوچرخه در جایی مثل پارکینگ خانه یکی از خطرناکترین کارها است چون دزدها متوجه خواهند شد که همیشه در پارکینگ این خانه خاص یک دوچرخه هست.
بهتر است دوچرخهها را با خودتان به داخل خانه و شرکت ببرید تا منظم آنها را در پارکینگ بگذارید. شاید هم زنجیرهایی مثل زنجیرهای موتورسیکلت کمک معقولتری باشند ولی بازهم امکان دزدیدن زین، چرخ و اجزای دیگر وجود خواهد داشت.در صورت گم شدن دوچرخه حتما اول به پلیس شکایت کنید و بعد دوچرخه بعدی را بخرید. توصیه میشود با شماره سریال دوچرخه که معمولا زیر بدنه حک شده، یک عکس دو نفری بگیرید تا بعدا راحتتر بتوانید مالکیت را ثابت کنید.
تمرین و حوصله
برای یک دوچرخه سوار شهری شدن و جایگزینی خودرو با دوچرخه، لازم است حوصله و تمرین کنید. اصلا عجله نداشته باشید و به اندازه کافی توقف کنید، پیاده شوید و کمی آب بخورید و دوباره راه بیافتید. حواستان باشد که دوچرخه قرار نیست سریعترین راه حل رسیدن به مقصد باشد بلکه قرار است لذت بخش ترین و فان ترین روش باشد. در فصل بعدی دقیقتر در مورد مسیرهای تهران صحبت خواهم کرد ولی همینجا به شکل خلاصه بگویم که دو سال قبل وقتی من برای اولین بار مسیر سربالایی سینما آزادی تا ونک را رفتم، نیاز به سه بار توقف داشتم، خیس عرق به مقصد رسیدم و به خاطر حالت تهوع معتقد بودم هیچ وقت این کار را تکرار نخواهم کرد اما حالا به عنوان تفریح از سینما آزادی تا تجریش میروم و با لذت برمی گردم. تمرین و حوصله و یادآوری اینکه قرار است از دوچرخه سواری لذت ببرید احتمالا بهترین همراه شما در جایگزینی خودرو با دوچرخه خواهد بود.